برای شناخت درون مایه ها باید از زبان شعر آغاز کرد  | یکتاپرس
اختصاصی یکتاپرس؛ مریم گمار و نگاهی نشانه شناسانه به یک رباعی از رضاحدادیان 
به شعری که با تصاویر عینی نگاشته می شود بهتر است دیدی همه جانبه و نشانه شناسانه داشت.
کد خبر: ۱۶۳۹۶۷
۱۴:۴۳ - ۰۹ خرداد ۱۴۰۳
برای شناخت درون مایه ها
 
بخش فرهنگ و هنر یکتاپرس:مریم گمار و نگاهی نشانه شناسانه به یک رباعی از رضاحدادیان 

من این سو تنها_تو در آن سو تنها
ای کاش که محو می شد این فاصله ها!

با هر تپش انگار دلم می گوید:
لیلا ، لیلا ، لیلا ، لیلا ، لیلا...

از کتاب سرقرار باران سروده رضا حدادیان 

از نظر یاکوبسن برای شناخت درون مایه ها باید از زبان شعر آغاز کرد  و از نظر من شاعرو منتقد دقیقا درست است اگر زبان شاعرانه و دارای آشنازدایی باشد، دال ومدلول با هم به انسجام خوبی رسیده و شعر دارای چندین تاویل می شود و خوبی اشعار رضا حدادیان در این است که همیشه در پرتو لایه بیرونی و عینی، لایه های درونی و سورئال نیز از ذهنیت باز ایشان سرچشمه می گیرد

در این شعر ، شاعر هر چند در نگاه اول یک معنای عامیانه  و همزاد پندارنه را  به ذهن مخاطب  متبادر می کند، اما در لایه های پنهانی ودرونی  آن معنایی دیگر نهفته، اگر بیشتر دقت کنید ایشان از نمادهایی مانند "تنهایی" "فاصله"و "دل "که هر کدام به خودی خود، می تواند چندین معنای تاویل پذیر خاص خود را داشته باشد استفاده کرده ،اما چیزی که دراین رباعی نظر بنده و هر  تحلیل گری را به خود جلب می کند "تکنیک تکرار" در زبان ادبی آن است.

در واقع شاعر با تکنیک تکرار، ارجاع درون متنی را در شعر ایجاد کرده و با این تکنیک راوی ذهن مخاطب را به سمت و سویی که می خواهد، می کشاند.

در" مصرع اول "کلید واژه های "این سو تنها "، "آن سو تنها"، تکنیک تکرار را نمایان می کند با دقت در این مصرع متوجه می شوید هرچند که واژه این به آن تغییر شکل داده اما ذهن مخاطب  را به همان تاویل و معنایی که شاعر می خواهد یعنی تنهایی می کشاند و این فقط  از ذهن خلاق یک شاعر برمی آید.

همان طور هم در مصرع سوم"، شاعر به راحتی هرچه تمام تر از شاعرانگیش استفاده کرده، او هر چند نیم بیشتر شعر را از تصاویر عینی  استفاده می کند ولی  از آن کار کرد سورئال کشیده و ذهنیت مخاطب را  به چالش می کشد  و حتی به دل تشخیص  داده که حالا این دل، در حال گفتگو با مخاطب می باشد و راوی تصوراتش را با خود ذهن خوانی و تکرار می کند، شاید به نظر بسیار تکنیک ساده ای باشد اما همین تکرار چه در شعر سپید، چه در کلاسیک ایجاد موسیقی می کند. 

در "مصرع چهارم" با تکرارهای متعدد کلید واژه ی " لیلا "که  واج آرایی را در شعر ایجاد کرده، باعث ایجاد موسیقی در شعر شده و  به تبعه آن موسیقی باعث زیبایی شناسی شعر می شود.

به قول تودورف فیلسوف و نشانه شناس فرانسوی ،زیبایی شناسی،  مهمان ناخوانده شعر است چرا که بدون  هیچ قاعده و قانون خاصی وارد شعر می شود.

و در تکمیل آن باید بگویم؛ شرط بالقوه بوجود آمدن زیبایی شناسی استفاده درست از تکنیک ها وتخیل است،

و به این طریق می بینید که اگر شاعری تکنیک های شعری را همراه تخیل واندیشه به خوبی بلد باشد و استفاده کند، شعر مانند یک  پازل عمل کرده و خودش را تکمیل می کند.

در مصرع آخر راوی، با این تکرار ها، در واقع با این نشانه، اوج دوست داشتن و مهم بودن معشوق را تاکید و فریاد میزند، او مدام با خود و درونش در گفتگو است واین مرا به یاد مکالمه باختین می اندازد که هم آوایی را ایجاد می کند، در واقع ویژگی اساسی اشعار  جناب حدادیان تاویل پذیری، برجسته سازی و آشنازدایی است که این خصلت، براحتی میتواند شعری را به اوج برساند و باعث چند صدایی و در نهایت به لایه مند بودن و  زیبا شناسی می رسد.

در آخر تاکید می کنم به شعری که با تصاویر عینی نگاشته می شود بهتر است دیدی همه جانبه و نشانه شناسانه داشت.

انتهای پیام/

این خبر را به اشتراک بگذارید:

ارسال نظرات
از اینکه دیدگاه خود را بدون استفاده از الفاظ زشت و زننده ارسال می‌کنید سپاسگزاریم.
نام:
ایمیل:
نظر:
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Germany
۱۶:۵۷ - ۱۴۰۳/۰۳/۰۹
یک تحلیل ویک برداشت در اولیه ی موجود بدور ازپراکنده نگری ...درس گرفتم
درود برای خرد یاران در صفحه ی یکتاپرس واحد ادبیات